مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
طبق آيات قرآن، ايمان به آخرت از آموزههاى اصلى همه اديان الهى بوده كه تمام پيامبران درباره آن تأكيد ويژهاى داشتهاند. (اعلى/ 87، 17ـ19) امّا در كتابهاى آسمانى مربوط به اديان گذشته كه اكنون در دست ما قرار دارد، توجّه چندانى به آخرت نشده است. از ميان اديان بزرگ شناخته شده، شايد اوستا نخستين كتابى باشد كه با صراحت از جهانى در پايان دنيا ياد، ودرباره حالات آن، حتّى بيشتر از كتاب مقدّس بحث كرده است.[25] هندوان و بوداييان نيز به جهان سعادتمندى معتقدند كه بىدرنگ پس از مرگ يا پس از تناسخهاى مكرّر به آن مىپيوندند.[26] در تورات كنونى به ندرت ذكرى از آخرت به ميان آمده؛[27] حتّى برخى از دانشمندان يهودى با صراحت وجود آن را انكار كردهاند.[28] در انجيل كنونى، توجّه بيشترى به مباحث آخرت شده؛ امّا باز هم به آخرتشناسى اهمّيّت كمى داده شده است؛[29] در صورتى كه دين اسلام براى آخرت اهميّت خاصّى قائل شده و اعتقاد به آن را در كنار اعتقاد به توحيد، شرط مسلمانى دانسته است.[30] آيات فراوانى از قرآن، به بحث درباره آن جهان پرداخته، به طورىكه گفته شده، حدود يك سوم[31] قرآن، آيات مربوط به جهان آخرت است. در حقيقت، آخرت مكمّل و معنابخش ديگر اصول دين بوده، بدون آن نمىتوان به خداوند و صفاتش مانند عدل و حكمت و فلسفه نبوّت و به تبع آن امامت اعتقاد كامل يافت؛[32] به عبارت ديگر، بدون آخرت، دعوت دينى و تبليغ پيامبران بىاثر خواهد بود؛ زيرا پذيرفتن دين و پيروى از مقرّرات شرع، خالى از كلفت و سلب آزادى نيست و در صورتى كه متابعت آن، اثرى در بر نداشته باشد، هرگز مردم زير بار آن نرفته، از آزادى طبيعى دست بر نخواهند داشت.[33]موضوع آخرت را در قرآن كريم، از واژههاى فراوانى مانند برزخ، بعث، حشر*، نشر، صراط، قيامت*، ميزان*، يومالدين، يومالفرقان، يومالحسرة، يومالحساب و دهها واژه ديگر مىتوان استفاده كرد؛ ولى با توجّه به تحليل واژه «آخرت» كه در آن تقابل با جهان نخستين (دنيا) نهفته، مناسبتر است در مقاله مربوط به آن، به مسائل كلّى مربوط به آن جهان پرداخته شود و از آن جا كه اين گونه مباحث در قرآن بيشتر با دو واژه «آخرت» و «يوم الآخر» بيان شده، دراين مقاله نيز از واژههاى ديگر جزدر عنوان «شباهتها و تفاوتهاى دنيا و آخرت» كه در جهت تبيين حقيقت آخرت است، كمتر استفاده مىشود و اغلب به آياتى پرداخته مىشود كه دربردارنده يكى از دو واژه مزبور باشند؛ ضمن آن كه مبحث آخرت، مبحثى گسترده بوده، هريك از واژههاى ديگر، خود نيزبه طور مستقل مدخل قرار مىگيرند.واژه «آخرت» 113 بار به همين معنادر قرآن به كار رفته است.[34] در نُه مورد با كلمه «دار» آمده كه صفتيامضافٌ اليه «دار» است: «وَإنَّ الدَّارَ الأخِرةَ لَهِىَ الحَيَوانُ» (عنكبوت/29،64)، «وَلَدارُ الأخِرَةِ خَيرٌ.» (يوسف/12،109) دريك جا صفت براى «النشأة» است: «يُنشِىءُ النَّشأَةَ الأخِرَةَ.» (عنكبوت/29،20) درپنج مورد در برابر واژه «الاولى» و در 48 مورد، برابر «الدنيا»: «رَبَّنا ءَاتِنا فِى الدُّنيا حَسَنةً وَ فِى الأخِرَةِ حَسَنةً» (بقره/2،201) به كار رفته است. لفظ ألاخِر در 26 مورد صفت «يوم» قرار گرفته: «ءَامَنّا بِاللّهِ وَبِاليَومِ الأَخِرِ.» (بقره/2،8)[35] در مواردى كه واژه «آخرت» به تنهايى به كار رفته، موصوف آن يكى از واژههاى «دار» «الكَرَّة»[36] «النَّشأة»[37] يا «الحياة»[38] در تقدير است. درباره اين كه برزخ* از مراحل كدام جهان به شمار مىآيد، سه نظر وجود دارد: 1. برزخ، جزئى از دنيا و تتمه آن است و آخرت پس از پايان برزخ آغاز مىشود؛[39] 2. برزخ، جزء آخرت است و انسان با مرگ وارد آخرت مىشود؛[40] 3. برزخ عالمى مستقل بين دنيا* و آخرت است كه نه كاملاً ويژگىهاى دنيا را دارد و نه كاملاً ويژگىهاى آخرت را؛[41] ولى گويا كه آخرت، همه مراحل پس از زندگى دنيا از جمله قبر و برزخ را دربرمىگيرد؛[42] بنابراين، مراحل جهان آخرت با مرگ آغاز شده[43] و انسان در عالم قبر* جاى مىگيرد: «ثُمَّ أَماتَهُ فأَقبَرهُ» (عبس/ 80، 21) و تا قيامت در برزخ مانده: «ومِن وَرائِهم بَرزخٌ إِلى يَومِ يُبعَثونَ» «مؤمنون/ 23، 100) در بهشت يا جهنّمِ* برزخى به سر خواهد برد و در آن، هر صبح و شام متنعّم يا معذّب است: «جنّـتِ عدن ... * و لَهُم رِزقُهم فِيها بُكْرةً و عَشِيًّا» (مريم/19،61 و 62)، «النَّارُ يُعرَضُونَ عَليها غُدوًّا و عَشِيًّا و يَومَ تَقومُ السَّاعةُ أَدخِلُوا ءَالَ فرعونَ أَشدَّ العَذابِ.» (غافر/ 40، 46) بر اساس روايتى با توجّه به آيه«لاَيَرونَ فيهَا شَمسًا و لاَزَمهَريرًا» (انسان/76،13) در بهشت جاويد، صبح و شام وجود ندارد.[44] دوره برزخ با نفخ صور و فناى همه موجودات به پايان مىرسد: «ونُفخَ فِى الصُّورِ فصَعِقَ مَن فِى السَّمـوتِ و مَن فِىالأَرضِ» (زمر/39، 68) سپس قيامت با نفخ صور ديگرى آغاز مىشود: «ثُمَّ نُفخَ فِيهِ أُخرى فإِذا هُم قِيامٌ يَنظُرُونَ.» (زمر/ 39، 68)متكلّمان آخرت را در آينده زمانى و در عرض دنيا مىدانند؛[45] ولى فلاسفه برآنند كه آخرت درآينده زمانى نيست؛ بلكه بايد آن را در مراتب عالى سلسله طولى وجود جُست.[46] اينان با استدلال به آياتى چون: «إِنَّ جَهنّمَ لَمُحِيطةٌ بِالكـفِرينَ» (توبه/9، 49) معتقدند كه آخرت بر دنيا احاطه داشته؛ چنانكه روز بر ساعات آن احاطه دارد.[47] حكيمان اسلامى همه تفاوتهاى دنيا و آخرت را در چگونگى وجود آن دو دانستهاند[48]:«يَومَ تُبدَّلُ الأَرضُ غَيرَالأَرضِ وَالسَّمـوتُ...» (ابراهيم/14،48) و آنها را در چند تفاوت بنيادين خلاصه مىكنند.[49] نظرات شما عزیزان: |
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |